مشورت طلایی 1
ومن کلام له علیه السلام
وقد شاورَه عمربنُ الخَطّاب في الخروج إلی غَزو الروم [1]
« وقد توکَّلَ اللهُ لأهل هذا الدین بإعزاز الحَوزة ، وسَتْر العَورة . والذي نَصرَهم ، وهم قلیلٌ لا ینتصرون ، ومَنعَهم وهم قلیلٌ لا یمتنعون ، حيٌّ لا یموتُ .
إنّک متی تَسِرْ إلی هذا العدوّ بنفسک ، فتلْقَهم فتُنکَبْ ، لا تکنْ للمسلمین کانفةٌ دونَ أقصی بلادهم . لیس بعدک مَرجِعٌ یرجعون إلیه ، فابعثْ إلیهم رجلاً مِحْرباً ، واحفِزْ معه أهلَ البَلاء والنصیحة ، فإنْ أظهرَه اللهُ فذاک ما تُحبُّ ، وإنْ تکن الأخری ، کنتَ رِدءاً للناس ومثابةً للمسلمین . » [2]
واژگان :
توکَّل : واجب نمود / الحوزة : حریم / العورة : آنچه که هویدایی اش شرمساری آورد پس باید از دیگران نگه داشته شود / لا ینتصرون : انتقام نمی گیرند / تنکب : مغلوب واسیرشوی / کانفة : جان پناه / محرب : جنگاور / واحفز : گسیل دار / أهل البلاء : کارگشتگان جنگی / ردء : پناهگاه / مثابة : بازگشتنگاه .
برگردان :
از سخنان وی است برایشان درود باد
عمر بن خطاب در رفتن خود به جنگ رومیان با ایشان مشورت کرد
خداوند برای اهل این دین ( اسلام ) حفظ حریمشان و پوشاندن عورتشان را واجب کرده است . و آن خداوندی که یاریشان کرد درحالی که اندک بودند وتوان انتقام گرفتن نداشتند ، وآنان را از شکست خوردن حفظ کرد درحالی که توان بازدارندگی نداشتند ،زنده است وهرگز نمی میرد .
تو اگر خود به سوی این دشمن روانه شوی ، و با ایشان برخوری و درچنگشان افتی ، برای مسلمانان تا سرزمین های دور دست جان پناهی نمی مانَد . پس از تو مرجعی نمی مانَد که مردم بدانجا رجوع کنند ، پس مردی جنگاور سویشان بفرست ، وهمراه وی کارکشتگان جنگی گسیل دار ، اگر خدای وی را پیروز گردانْد این همان است که خواهی ، واگر آن دیگر ( یعنی شکست ) پیش آمد تو پناهگاه مردم وبازگشتنگاه مسلمانان خواهی بود .
برداشت :
به خردمندان واگذار می شود !